
…………………….
✍خداداد ابراهیمی
در روزهای اخیر هیچ بقایایی از آسیبدیدگان انفجار اسکلهی شهید رجایی یافت نشد و شامگاه ۱۳ اردیبهشت، پایان عملیات جستجو ونجات در بندرعباس اعلام شد.
با این وجود، هنوز مبهوت حادثهایم، دیگر دل و دماغی نمانده است، اشکهایمان خشکیده، نای مویه نداریم، باردیگر روزگار بر چهره ایران، چنگ انداخته، بر چهره بندر، غم پاشیده، آنجا که کانتینرها، در انفجار حادثه، ذوب شدهاند و پیکرهای شریف، تکهتکه، پر کشیدهاند. تا صدای دلگیر “دمام”ها و “سنج”ها همنوا با قرآن، ناله سر دهندکه؛
بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
کشور ما از سالیان گذشته تاکنون به سوانح ریلی و هوایی و انفجارها و آش سوزیهای مهیب، گرفتار بوده و در هر سانحه جمعی از هموطنان گرانجان ما، جان خود را از دست دادهاند
آتشسوزی پلاسکوی تهران، انفجار پالایشگاه نفت تهران، انفجار قطار نیشابور، فروریختن ساختمان متروپل اهواز، واژگونی اتوبوس دختران دانشجو، سقوط هواپیما، سقوط هلیکوپتر و اخیراً هم انفجار بندر شهید رجایی هرمزگان که دردناکتر از همیشه، جانباختن تعدادی از کارگران، مهندسان، کارکنان و رانندگان زحمتکش را در لفافهی آتش و دود رقم زده است. مردم اما بیقرار و سراسیمه، در جستجوی گمشدهای دیرینه هستند؛ شفافیت!
دراین راستا افکار عمومی از مسئولان انتظار دارد حقیقت رادفرا روی مردم بگذارند،اصلاً چرا در حوادث تلخ و فجایع دردناک کشورمان، شفافیت، رنگ می بازد و اصل ماجرا، مدام با ابهام و تاخیر اعلام میشود ویا هرگز….؟
چرا تاکنون هیچکدام از مقصران اصلی حوادث وهمناک سالیان پیش، مجازات نشدهاند؟
چرا هیچکدام از مسئولان به دلیل ترک فعل و قصور حتمی، از سمت خود بر کنار نشدهاند که هیچ، بلکه از یک کرسی پایینتر به کرسی بالاتری از ریاست،ارتقا یافتهاند؟
چرا پایان عملیات نجات،اعلام شد اما “شفافیت” همچنان زیر آوار حادثه مدفون مانده است؟