فهم نسلی با ستارگان رنگارنگ؛

سخنی با كارگزاران فعلی جامعه ايرانی

download

…………………..

✍ خلیل کمربیگی

تغييرات سريعی كه در دهه‌های اخير در مسائلي چون جمعيت، دانش، فرهنگ و فناوری در ايران پديد آمده، سبب پديد آوردن نسلی نو شده است كه طالب تغيير بوده و در مفهوم تداوم فرهنگی تحول ايجاد كرده است. در ساليان اخير، روند تغييرخواهی آنان شتاب بيشتري به خود گرفته و جوامع در حال‌گذاری همانند ايران را بيشتر در معرض تهديد قرار داده است. اگر جامعه ايران، خود را برای پيامدهای آن آماده نسازد، با آسيب بيشتری روبه‌رو می‌شود؛ لذا تاثير اين پديده در شرايط جديد، بيشتر بوده و خطرات بيشتری را متوجهِ كارگزاران و برنامه‌ريزان می‌سازد. در جهان جديد نسل جديد ايراني مستثنی از نسل جديد در ساير جوامع نيست. ارزش‌هايی كه توسط منابع مختلف صادر می‌شود، ذهن و زبان نسل جديد جامعه ايرانی را نيز تحت‌تاثير قرار داده و آنها نيز خواهان ارزش‌ها و هنجارهايی می‌شوند كه هم‌نسلان آنها در تمامی جوامع دارند. بايد دانست كودكان و نوجوانان اين نسل، تمايلات و نيازهای يكسانی ندارند. آنها از هر حيث متفاوت هستند. اگر نسل‌های پيشين را می‌توانستيم با توجه به نوع خواسته، سبك پوشش، آرايش و غيره از يكديگر متمايز نماييم، نسل جديد ايرانی تركيبی از خواسته‌ها، ارزش‌ها و انتظارات متفاوت را با خود به همراه دارند. سبك‌های پوشش و آرايش مختلف در بين آنها ديده می‌شود. ارزش‌ها و انتظارات رنگارنگی كه برخی از خواسته‌های آنها را می‌توان در آهنگ «برای…»، يافت. نسلی كه بسان نسل‌های پيشين تنها دغدغه اشتغال و بيكاری ندارند؛ بلكه برخی ديگر از آنها، جويندگان و خواستاران ارزش‌های جهانی، زندگي با كيفيت بهتر و متفاوت با نسل‌های پيشين هستند. در بين نظام ارزشی نسل نو ايرانی، ارزش‌های گوناگون سنتی، مدرن و پسامدرن ديده می‌شود؛ سبك‌های مختلف دينداری را در بين آنها می‌توان ملاحظه نمود. هم سرود سلام فرمانده می‌خوانند و هم در خيابان فرياد اعتراضی‌ بر سر متوليان جامعه می‌كشند.

در آسمان اين نسل، ستاره‌هاي مختلف با تلألوهای گوناگون يافت می‌شوند. يك رنگ نبوده و رنگين‌كمانی از رنگ‌ها را در بين آنها می‌توان ديد. تشويق و ستايش يكی و تمسخر يا ناديده گرفتن آمال و آرزوهای ديگری و مقايسه چشمداشت‌ها و انتظارات آنها با نيازها و خواسته‌های نسل‌های پيشين، خطايی بزرگ است.

بايد دانست همه آنها فرزندان اين سرزمين بوده و توسط نهادهاي مختلف اين جامعه، جامعه‌پذير شده‌اند. چه آنهايي كه سرود سلام فرمانده می‌خوانند و چه ديگرانی كه در خيابان اعتراض كرده و فرياد می‌زنند، همه فرزندان ايران زمينند. هم آن سرود «سلام فرمانده» و هم اين فرياد اعتراضی را بايد به بانگ و آواز پويايی اين جامعه تعبير نمود. اين نسل نه به نصيحت، بلكه به فهميدن نياز دارند. متوليان جامعه بايد خواسته‌ها و انتظارات آنها را بفهمند و برای آن پاسخی قانع‌كننده داشته باشند. بانگ و فريادهای اين نسل را بايد شنيد. برای شنيدن خواسته‌های آنها بايد گوش‌ها را تيز كرد و از موضعی برابر با آنها سخن گفت. گفت‌وگو با اين نسل و توجه به نيازهای آنها، نياز ضروری اين جامعه است. نبايد به بخشی از اين نسل ميدان داد و برخي ديگر را به عنوان حاملان فروپاشی مجازات نمود.

جامعه پويا و زنده، جامعه‌ای است كه تبلور خواسته‌ها و انتظارت همه افراد آن باشد؛ چتری را بايد گستراند تا همه افراد اين سرزمين در زير سايه آن قرار گيرند. رنگين‌كمان تفاوت‌های ارزشی و هنجاری در ايران را بايستی پذيرفت. سكوت و سكون يك جامعه، بيشتر آن را به سمت فروپاشی می‌كشاند تا طرح خواسته‌ها و نيازها توسط اعضای آن؛ جامعه ايرانی در طول ادوار مختلف، هر وقت دچار رخوت و سكوت بوده، به زوال سياسی نزديك‌تر شده است. ناديده نگرفتن خطاهای كوچك فرزندان ايران زمين و تعبير خواسته‌ها و تحليل فريادهای آنها به عنوان كارگزاران و مزدوران بيگانه، خطای بزرگ ديگری است كه نياز به اصلاح دارد.

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *